کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بزرگی نمودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تعاظم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] ta'āzom بزرگی نمودن؛ تکبر کردن؛ بر دیگری بزرگی نمودن.
-
تعظم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] ta'azzom بزرگی نمودن؛ بزرگمنشی کردن؛ تکبر.
-
تکبر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] takabbor بزرگی به خود گرفتن؛ خود را بزرگ پنداشتن؛ بزرگمنشی نمودن؛ بزرگی فروختن به دیگران.
-
تفخر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tafaxxor بزرگی نمودن؛ بزرگمنشی کردن: ◻︎ که مؤمن دور باشد از تکبر / نبینی ذرهای در وی تفخر (شاه نعمتالله ولی: ۷۵۶).