کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برنامه کار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تاکتیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: tactique] tāktik ۱. (نظامی) فن حرکت دادن سربازان و به کار انداختن نیروها و امکانات نظامی در جنگ.۲. فن انجام کاری.۳. (ورزش) شیوۀ برنامهریزی یک تیم ورزشی.
-
استودیو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: studio] 'esto(u)diyo ۱. مکانی مجهز بهوسایل برای ساخت، تنظیم یا پخش برنامههای رادیویی، تلویزیونی، عکاسی، و مانند آن.۲. نرمافزاری که برای کارهای گرافیکی به کار میرود.۳. = سوئیت
-
پولتیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: politique] ‹پلیتیک› poletik ۱. = سیاست۲. شیوۀ عمل و برنامهریزی برای ادارۀ یک نهاد، سازمان، یا اداره.۳. به کار بردن تدبیر و مکر برای پیش بردن کاری و رسیده به نتیجهای؛ کلک.
-
رادیو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: radio] rād[i]yo ۱. (برق) دستگاه گیرندۀ امواج صوتی که بهوسیلۀ برق یا باتری کار میکند.۲. مرکز فرستندۀ امواج صوتی.۳. [مجاز] سازمانی که از طریق مرکز فرستندۀ امواج صوتی به پخش برنامههای مختلف میپردازد.
-
سیاست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [عربی: سیاسة] siyāsat ۱. اداره و مراقبت امور داخلی و خارجی کشور.۲. درایت؛ باهوشی؛ خردمندی.۳. [عامیانه، مجاز] حسابگری منفعتجویانه.۴. برنامۀ کار یا شیوۀ عمل.۵. [قدیمی] عقوبت؛ مجازات.〈 سیاست کردن: (مصدر متعدی) [قدیمی] عقوبت کردن؛ م...