کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بررسی 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مستقصا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مستقصیٰ] ‹مستقصی› [قدیمی] mostaqsā تحقیق و بررسیشده.
-
مستقصی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mostaqsi تحقیق و بررسیکننده.
-
استیعاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'esti'āb بررسی کامل و همهجانبۀ یک موضوع.
-
آمارگر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [پهلوی: āmārgar] 'āmārgar کسی که مٲمور گردآوری، بررسی و تحلیل دادهها است.
-
کالبدشکافی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مٲخوذ از یونانی. فارسی] (پزشکی) kālbo(a)dšekāfi ۱. شکافتن جسد مرده برای آزمایش یا بررسی علت مرگ او.۲. تشریح عملی بدن برای بررسی اعضای درونی.
-
آنژیولوژی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: angiologie] (زیستشناسی) 'ānžiyoloži علمی که به بررسی رگهای بدن میپردازد.
-
انگل شناس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) 'angalšenās کسی که انگلها را میشناسد و دربارۀ موجودات آنها مطالعه و بررسی میکند.
-
متدلوژی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: méthodologie] metodoloži دانش بررسی روش تحقیق در علوم؛ روششناسی.
-
ارزیابی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) 'arzyābi ۱. تعیین بها و ارزش چیزی.۲. بررسی.
-
حشره شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) [عربی. فارسی] hašarešenāsi علمی که به بررسی احوال انواع حشرات میپردازد.
-
میکروب شناس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی. فارسی] (زیستشناسی) mikrobšenās کسی که به بررسی و مطالعۀ ویژگی زیستی میکروبها میپردازد؛ میکروبیولوژیست.
-
آمار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: āmār] ‹آماره، اماره› 'āmār ۱. دادههای عددی به دست آمده از بررسی اطلاعات دربارۀ یک مجموعه: آمار اقتصادی، آمار سیاسی، آمار نفوس.۲. علم گردآوری و بررسی داده های عددی.
-
آمایش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) 'āmāyeš ۱. آراستگی.۲. آمادگی؛ آماده کردن.۳. بررسی و تحلیل.
-
بالستیک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: balistique] (فیزیک) bālestik ۱. علمی که حرکت یا پرتاب گلولهها و موشکها را بررسی میکند.۲. پرتابشناسی.
-
بالینی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به بالین) (پزشکی) bālini ویژگی علومی که به مطالعه و بررسی سیر بیماری بر روی بیمار میپردازد: روانشناسی بالینی.