کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بردن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [پهلوی: burtan، مقابلِ آوردن] bordan ۱. چیزی را با خود از جایی به جای دیگر رساندن؛ حمل کردن.۲. سود گرفتن بهویژه در قمار.۳. (ورزش) پیش افتادن و پیروز شدن در مسابقه.
-
جستوجو در متن
-
استفاضه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: استفاضَة] ‹استفاضت› [قدیمی] 'estefāze بهره بردن؛ فیض بردن.
-
تحاسد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tahāsod به یکدیگر حسد بردن؛ به هم رشک بردن.
-
فرابردن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] farābordan پیش بردن.
-
استمتاع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'estemtā' ۱. برخوردار شدن؛ بهره بردن؛ برخورداری.۲. لذت بردن؛ کامجویی
-
برانداختن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) bar[']andāxtan ۱. برافکندن؛ از میان بردن؛ نابود کردن.۲. رسم و عادت یا قانونی را از بین بردن.
-
فروبردن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) forubordan ۱. پایین بردن؛ به پایین بردن.۲. بلعیدن.۳. غرق کردن.
-
ربودن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) ‹رباییدن› robudan ۱. چیزی را با تردستی و چابکی از جایی برداشتن و بردن؛ در بردن.۲. دزدیدن.۳. جذب کردن.
-
استلذاذ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'estelzāz لذت بردن.
-
ورانداختن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) ‹برانداختن› [عامیانه] var[']andāxtan منسوخ کردن؛ از بین بردن.
-
دربردن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) darbordan چیزی یا کسی را ربودن و با خود بردن.
-
جان برد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) jānbord جان بردن؛ جان بهدر بردن؛ جان در بردن؛ رهایی از مرگ: ◻︎ به جانبردِ خود هر کسی گشته شاد / کس از کشتهٴ خود نیاورد یاد (نظامی۵: ۸۴۲).
-
ازاحت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: ازاحة] [قدیمی] 'ezāhat دور کردن؛ زایل کردن؛ از میان بردن.
-
ازاله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: ازالَة] ‹ازالت› 'ezāle زایل کردن؛ از بین بردن؛ نابود ساختن.