کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برادرخوانده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برادرخوانده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت مفعولی) barādarxānde پسر یا مردی که دیگری او را به برادری برگزیده و با او صیغۀ برادری خوانده باشد.
-
جستوجو در متن
-
مؤاخات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مؤاخاة] [قدیمی] mo'āxāt ۱. دوستی.۲. برادرخوانده شدن؛ برادری.