کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بدون هدف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مقصد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] maqsad ۱. هدف؛ مقصود؛ آهنگ.۲. مکان یا چیزی که رسیدن به آن هدف است.
-
اهداف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ هَدَف] 'ahdāf = هدف
-
تلوک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تموک› [قدیمی] taluk هدف؛ نشانۀ تیر.
-
دفک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] dafak نشانۀ تیر؛ هدف.
-
مقصود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] maqsud ۱. قصد؛ نیت.۲. مطلوب؛ خواسته؛ هدف.
-
غرض
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَغراض] qaraz ۱. قصد؛ مقصود؛ هدف.۲. قصد و اراده به صلاح خود و زیان دیگری.۳. [قدیمی] نشانۀ تیر؛ هدف.〈 غرض داشتن: (مصدر لازم)۱. دارای قصد و هدف بودن.۲. قصدی به سود خود و زیان دیگری داشتن.۳. کینه و دشمنی داشتن.〈 غرض شخصی: کی...
-
بلندنظر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی، مقابلِ تنگنظر] [مجاز] bolandnazar بلندهمت؛ دارای همت بلند و هدف عالی.
-
مرام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] marām ۱. مراد؛ مطلوب؛ مقصود؛ آرمان؛ هدف.۲. مسلک.
-
نموک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹تموک› [قدیمی] namuk ۱. نمناک؛ نمدار؛ مرطوب.۲. (اسم) هدف؛ نشانۀ تیر.
-
هدف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اهداف] hadaf ۱. غرض؛ مقصود.۲. نشانۀ تیر.
-
نشانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) nešāne ۱. = نشان۱۲. = نشانی۳. آماج؛ هدف.۴. چیزی که در جایی قرار بدهند برای تیراندازی.〈 نشانه کردن: (مصدر متعدی) هدف تیر قرار دادن: ◻︎ کس نیاموخت علم تیر از من / که مرا عاقبت نشانه نکرد (سعدی: ۷۹).
-
اومانیسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: humanisme] ‹هومانیسم› 'umānism ۱. انساندوستی.۲. نهضت فکری که هدف آن بالا بردن مقام و حیثیت انسانی است.
-
برجاس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] borjās هدف؛ نشانۀ تیر؛ آماجگاه: ◻︎ کسان مرد راه خدا بودهاند / که برجاس تیر بلا بودهاند (سعدی۱: ۲۹۰).
-
سیبل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cible] sibl تکۀ تخته یا کاغذ شامل دایرههای متحدالمرکز که در تیراندازی هدف قرار بدهند.
-
صهیونیسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از فرانسوی: sionisme] se(a)hyunism نهضت گروهی از یهودیان که هدف آن تٲسیس حکومت یهود در فلسطین است.