کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
با سرعت جلو رفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
برغست با
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹برغستوا› [قدیمی] barqastbā آش برغست؛ نوعی آش تهیهشده از برغست.
-
گندم با
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گندموا› [قدیمی] gandombā آش گندم.
-
ماست با
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ماستوا، ماستاوه، ماستینه› [قدیمی] māstbā آشی که در پختن آن ماست به کار میبرند؛ آش ماست.
-
ماش با
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سنسکریت. فارسی] [قدیمی] māšbā آش ماش.
-
غوره با
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹غوروا، غوربا› [قدیمی] qurebā آشی که در آن غوره یا آب غوره ریخته باشند؛ آش غوره.
-
زیره با
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] zirebā = زیربا
-
شلغم با
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شلغموا› [قدیمی] šalqambā آشی که در آن شلغم میکنند؛ آش شلغم.
-
نسک با
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) naskbā آش عدس.
-
ترش با
فرهنگ فارسی عمید
، قدیمی: torošbā (اسم) [قدیمی] toršbā نوعی آش که از سرکه یا ترشی دیگر تهیه میشود؛ آش ترش.
-
ترف با
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tarfbā = ترفینه
-
سرکه با
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سکبا، سکباج› [قدیمی] serkebā آش بلغور که در آن سرکه بریزند؛ آش سرکه.
-
عاشق با
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] ‹عاشقوا› [قدیمی] 'āšeqbā خوراکی که در آن سرکه یا آبلیمو میریزند؛ آش ترش؛ آش سرکه.
-
جستوجو در متن
-
دویدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [پهلوی: davitan] davidan باشتاب رفتن؛ تند رفتن؛ رفتن با شتاب و سرعت.
-
پیشرفت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) pišraft ۱. پیشروی.۲. جلو رفتن؛ پیش رفتن.۳. پیروزی.۴. ترقی.