کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باگذشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باگذشت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) bāgozašt ۱. سخاوتمند؛ بخشنده.۲. آنکه از حق خود یا طلب خود چشم بپوشد.۳. آنکه از جرم و گناه دیگری درگذرد.
-
جستوجو در متن
-
مسامح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] mosāmeh باگذشت.
-
دریانوال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی، مجاز] daryānavāl جوانمرد؛ بسیاربخشنده؛ باگذشت.
-
دریادل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] daryādel ۱. مرد بسیاربخشنده و باگذشت.۲. دلیر.