کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بالگَرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
خلبان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) xalabān هدایتکنندۀ هواپیما یا بالگرد.
-
چترباز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [سنسکریت. فارسی] čatrbāz ۱. کسی که با چتر نجات از هواپیما، بالگرد، و امثال آن به زمین فرود میآید.۲. سربازی که بهوسیلۀ چتر نجات در خاک دشمن یا در میدان جنگ فرود میآید.
-
چتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سنسکریت] čatr ۱. سایبان کوچک دستهدار که در زیر آفتاب یا هنگام باریدن برف و باران روی سر نگهمیدارند.۲. [قدیمی] سایبانی که در قدیم بر سر پادشاه یا در کنار تخت پادشاهی نگهمیداشتند به علامت سلطنت و شهریاری؛ چتر پادشاهی.〈 چتر آبگون: [قدیم...