کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بالنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بالنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) bālande نموکننده؛ در حال رشد یا پیشرفت: جامعهٴ بالنده.
-
جستوجو در متن
-
گوالنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] govālande بالنده؛ نموکننده.
-
مفتخر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مفتخِر] moftaxe(a)r فخرکننده؛ بالنده.
-
شاسپرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شاهسپرم، شاهاسپرم، شاهاسپرغم، اسپرغم› (زیستشناسی) [قدیمی] šāsparam = ریحان: ◻︎ از سر شاسپرم تا نکنی لَختی کم / ندهد رونق و بالنده و بویا نشود (منوچهری: ۳۴).