کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بالاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بالاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بالاده، بالاذ، بالا، بالای، پالا، پالاد، پالاده› [قدیمی] bālād ۱. اسب تندرو.۲. یدک؛ جنیبت؛ اسب پالانی: ◻︎ من رهی پیر و سستپای شدم / نتوان راه کرد بیبالاد (فرالاوی: شاعران بیدیوان: ۳۹).
-
جستوجو در متن
-
یدک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] [منسوخ] yadak اسبی که سوار بر اسب دیگر آن را با خود ببرد؛ بالاد؛ بالاده؛ کتل؛ جنیبت.