کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باغ ارم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
باغ بین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] bāqbin بینندۀ باغ؛ آنکه به تماشای باغ برود: ◻︎ باغبین را چه غم که شاخ شکست / باغبان راست غصهای گر هست (اوحدی: ۵۴۳).
-
باغ پیرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [قدیمی] bāqpirā بوستانپیرا؛ باغبان؛ آنکه گلها و درختان باغ را پیراید.
-
باغ خدا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] bāqxodā صاحب باغ.
-
کوچه باغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) kučebāq کوچهای که به باغ راه داشته باشد یا از کنار باغی بگذرد.
-
جستوجو در متن
-
ارم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'eram در روایات، شهر یا باغی که شدّاد بنا کرد و بهمنزلۀ بهشت زمینی بوده است: ◻︎ زمین گشت پُرسبزه و آب و نم / بیاراست گیتی چو باغ ارم (فردوسی: ۲/۶۴)، ◻︎ تا بوستان بهسان بهشت ارم شود / صحرا ز عکس لاله چو بیتالحرم شود (منوچهری: ۱۸۴)....