کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باشگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باشگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) bāšgāh حیاط یا تالار بزرگ که در آنجا عدهای برای ورزش، بازی، تفریح، یا دیدوبازدید جمع میشوند؛ کلوب.
-
جستوجو در متن
-
کلوب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: club] [قدیمی] kolub ۱. باشگاه.۲. انجمن.
-
نادی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] nādi ۱. نداکننده.۲. باشگاه؛ انجمن.
-
لژیونر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: légionnaire] (ورزش) ležyoner بازیکنی که در باشگاهی غیر از باشگاههای کشور خودش بازی کند.
-
معهد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: معاهد] [قدیمی] ma'had ۱. مکانی که در آن قراری گذاشته شده و امری معهود گردیده.۲. محل بازگشت.۳. جایی که عدهای گرد هم جمع شوند؛ باشگاه.
-
روتاری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [انگلیسی: rotary] rotāri ۱. گردنده.۲. (اسم) انجمنی که در سال ۱۹۰۵ میلادی از صاحبان صنایع و بازرگانان بزرگ بهمنظور کمک به امور خیریه در شهر شیکاگو تشکیل شد و بهتدریج در اغلب کشورهای جهان شعبههایی تٲسیس کرد. Δ در تهران نخستین باشگاه روتا...