کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بازیگر نقش اول مرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پای بست
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) [قدیمی، مجاز] pāybast = پابست: ◻︎ اول اندیشه وآنگهی گفتار / پایبست آمدهست و پس دیوار (سعدی: ۵۶)، ◻︎ خواجه در بند نقش ایوان است / خانه از پایبست ویران است (سعدی: ۱۵۰).
-
کوسه برنشین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kusebarnešin جشنی که در اول آذرماه برگزار میشد و در آن مرد کوسهای را سوار بر خر میکردند و آن مرد بادبزنی به دست میگرفت و خود را باد میزد و از گرما شکایت میکرد و مردم برف و یخ به طرف او پرتاب میکردند و از هر دکانی چیزی میگرفت؛ رک...
-
سبات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] sobāt ۱. خواب یا اول خواب.۲. خواب سبک.۳. دهر؛ روزگار.۴. مرد زیرک.۵. (اسم مصدر) (پزشکی) بیماری خوابزدگی که تا آستانۀ از دست رفتن هشیاری میرسد.
-
محلل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] mohallel ۱. (فقه) شوهر موقت زنی که شوهر قبلیاش او را سه بار طلاق داده باشد. Δ هرگاه مردی زن خود را سه طلاق بدهد و بعد بخواهد دوباره با او ازدواج کند باید مرد دیگری موقتاً آن زن را به عقد ازدواج خود درآورد و بعد طلاق بدهد تا ...