کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بازوبند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بازوبند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) bāzuband ۱. نواری پارچهای برای نشان دادن مٲموریت خاص، عزا، یا عضویت در یک گروه خاص.۲. حلقهای فلزی که برای زینت به بازو بسته میشود.
-
جستوجو در متن
-
کماهه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] komāhae آنچه برای دفع چشمزخم با خود بردارند؛ بازوبند؛ تعویذ.