کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بازان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آب بازان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) 'ābbāzān تیرهای از پستانداران دریایی، مانند بالِن، دلفین، و کاشالوت.
-
جستوجو در متن
-
منجک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] manjak ۱. شعبده.۲. از کارهای شعبدهبازان که چیزی را به شعبده از جای خود بجهانند.
-
شکهیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) ‹شکوهیدن› [قدیمی] še(o)kohidan ۱. مضطرب شدن؛ بیقرار شدن.۲. ترسیدن؛ واهمه کردن: ◻︎ وآن کبوترشان ز بازان نشکهد / باز سر پیش کبوترشان نهد (مولوی: ۳۳۱).