کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باری تعالی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
لم یزل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] lamyazal ۱. بیزوال؛ پاینده؛ جاودان.۲. از صفات باریتعالی.
-
قدیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] qadir ۱. از نامها و صفات باریتعالی.۲. (صفت) [قدیمی] دارای قدرت؛ توانا.
-
قاسم الارزاق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] qāsemol'arzāq ۱. بخشکنندۀ روزیها.۲. (اسم) از نامها و صفات باریتعالی.
-
مفتح الابواب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mofattehol'abvāb ۱. گشایندۀ درها.۲. (اسم، صفت) از صفات باریتعالی.
-
مقلب القلوب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] moqallebolqolub ۱. دگرگونکنندۀ دلها.۲. از صفات باریتعالی.
-
دادگر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: dātkar] dādgar ۱. داددهنده؛ عادل.۲. دادگیرنده.۳. (اسم) [قدیمی] باریتعالی.
-
ستارالعیوب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] sattārol'oyub ۱. پوشانندۀ عیبها.۲. (اسم، صفت) از صفات باریتعالی.
-
گروگر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹کروکر، کرکر، کرگر، گرگر› [قدیمی] garugar ۱. دادگر.۲. از نامهای باریتعالی: ◻︎ بدان ماند که یزدان گروگر / جهانی نو برآورده ست دیگر (عنصری: ۶۹).
-
متعال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: متَعالٍ] mota(e)'āl ۱. بلندمرتبه.۲. از صفات باریتعالی. Δ در اصل متعالی بوده، یای آن در وصف خداوند حذف گردیده.
-
غفور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] qafur ۱. بسیارآمرزنده؛ پوشندۀ گناه؛ آمرزندۀ گناه؛ آمرزگار.۲. (اسم، صفت) از صفات باریتعالی.
-
پروردگار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) parvard[e]gār ۱. از نامهای باریتعالی.۲. (صفت) [قدیمی] تربیتکننده؛ مربی.۳. (صفت) [قدیمی] پرورشدهنده؛ پرورنده.
-
سمیع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] sami' ۱. [جمع: سُمَعاء] [قدیمی] سامع؛ شنونده؛ شنوا.۲. (اسم، صفت) از صفات باریتعالی.
-
منان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] mannān ۱. منتگذارنده.۲. بسیارنیکوییکننده و بخشنده.۳. (اسم، صفت) از نامهای باریتعالی.
-
مهیمن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] mohaymen ۱. از نامهای باریتعالی.۲. [قدیمی] ایمنکننده.۳. [قدیمی] گواهِ صادق.۴. [قدیمی] نگهبان.
-
نافع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] nāfe' ۱. نفعرساننده؛ سودمند.۲. سودکننده.۳. (اسم، صفت) از نامهای باریتعالی.