کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باری تعالی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باری تعالی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] bārita'ālā خدای بزرگ.
-
واژههای مشابه
-
اشک باری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) 'aškbāri اشک باریدن؛ اشک ریختن؛ گریستن.
-
سبک باری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) sabokbāri ۱. سبکبار بودن.۲. [مجاز] آسودگی.۳. [مجاز] آزادگی: ◻︎ چون گرانباران به سختی میروند / هم سبکباری و چستی خوشتر است (سعدی۲: ۳۴۳).
-
جستوجو در متن
-
دادآفرین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] dād[']āfarin ۱. دادآفریننده؛ آفرینندۀ داد.۲. (اسم، صفت) یکی از نامها و صفات باری تعالی: ◻︎ پناهت به دادآفرین باد و بس / که از بد جز او نیست فریادرس (اسدی: ۲۸۷)، ◻︎ بدو گفت یزدان دادآفرین / تو را ایدر آورد از ایران زمین (فردوس...