کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باراندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
باراندن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) ‹بارانیدن› bārāndan ۱. سبب باریدن شدن.۲. چیزی را مانند باران فروریختن.
-
جستوجو در متن
-
امطار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'emtār باراندن؛ بارانیدن؛ فروباریدن.