کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ایضا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ایضا
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی: اَیضاً] 'e(a)yzan نیز؛ بازهم.
-
واژههای همآوا
-
ایذا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: ایذاء] [قدیمی] 'izā اذیت کردن؛ آزار رساندن؛ رنج دادن: ◻︎ به سمع رضا مشنو ایذای کس / وگر گفته آید به غورش برس (سعدی۳: ۳۲۰).
-
جستوجو در متن
-
بنیز
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [قدیمی] beniz ۱. نیز؛ ایضاً: ◻︎ نه آن زاین بیازرد روزی بنیز / نه این را از آن اندهی بود نیز (ابوشکور: شاعران بیدیوان: ۱۰۲).۲. هرگز: ◻︎ خوی تو با خوی من بنیز نسازد / سنگدلی خوی توست و مهر مرا خوی (خسروی: لغتنامه: بنیز).