کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اکثر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اکثر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] 'aksar بیشتر؛ زیادتر.
-
جستوجو در متن
-
عوام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عوامّ؛ مقابلِ خواص، جمعِ عامَّة] 'avām ۱. مردم عادی و معمولاً بیسواد.۲. = عامی۳. [مجاز] همۀ خلق؛ اکثر مردم.
-
رفراندوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: référendum] (سیاسی) refrāndom مراجعه به آرای عمومی برای به دست آوردن رٲی و عقیدۀ اکثر مردم دربارۀ انجام دادن امری؛ همهپرسی.
-
اکثریت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: اکثریَّة، مقابلِ اقلیت] 'aksariy[y]at ۱. اکثر بودن؛ بیشتر بودن؛ بسیاری و افزونی.۲. (اسم) بیشتر افراد یک کشور یا یک شهر یا یک انجمن.۳. (اسم) افراد یک مجموعه، کشور، یا سازمان که ویژگیهای مشترک دارند و تعدادشان از سایر بخشها بیشت...
-
حلولیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حلولیَّة] holuliy[y]e ۱. (تصوف) فرقهای از متصوفه که عقیده دارند خداوند در بعضی از اشیا و در مرشد حلول میکند.۲. کسانی که معتقد به حلول روح خدا در آدم و سپس در پیغمبران دیگر هستند.۳. بعضی از غلاة شیعه که قائل به حلول روح خداوند در علیبن ا...
-
صابئین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ صابئ] sābe'in ۱. = صابی۲. فرقهای مذهبی که آداب و رسوم آنها مخلوطی از یهودیگری و مسیحیت است و اکثر اوقات آداب و رسوم مذهبی خود را نزدیک آب روان و با شستوشو در آب انجام میدهند. برخی از صابئین ستارهپرست و برخی بتپرست بودهان...