کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اژنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اژنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'ažang = آژنگ
-
واژههای مشابه
-
آژنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹اژنگ، آزنگ› [قدیمی] 'āžang چین و چروکی که در چهره یا بین دو ابرو به دلیل پیری یا خشم پیدا شود: ◻︎ بزرگواری و کردار او و بخشش او / ز روی پیران بیرون همیبرد آژنگ (فرخی: ۲۰۹)، ◻︎ هرکجا بیندم از دور کند / چهره پرچین و جبین پرآژنگ (ایرجمیرزا:...
-
آژنگ ناک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'āžangnāk چینخورده؛ چینوچروکدار؛ پرچینوچروک.
-
واژههای همآوا
-
آژنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹اژنگ، آزنگ› [قدیمی] 'āžang چین و چروکی که در چهره یا بین دو ابرو به دلیل پیری یا خشم پیدا شود: ◻︎ بزرگواری و کردار او و بخشش او / ز روی پیران بیرون همیبرد آژنگ (فرخی: ۲۰۹)، ◻︎ هرکجا بیندم از دور کند / چهره پرچین و جبین پرآژنگ (ایرجمیرزا:...
-
جستوجو در متن
-
چغل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عامیانه] čaqal چین و شکن؛ چینوچروک در پوست بدن؛ آژنگ.