کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اِرْتشي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نظامی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به نظام) [عربی. فارسی] nezāmi ۱. مربوط به نظام: لباس نظامی.۲. (صفت نسبی، اسم) ارتشی؛ سرباز.
-
امیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی، جمع: امراء] ‹میر› 'amir ۱. فرمانده.۲. فرمانروا.۳. (نظامی) صاحب منصب ارتشی دارای درجات بالاتر از سرهنگ.۴. [قدیمی] لقب شاهزادگان و بزرگان.