کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اَتَر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: éther] (شیمی) 'eter مایعی فرّار، بیرنگ، و شدیداً قابل اشتعال که از ترکیب اسید با الکل حاصل میشود و به عنوان داروی بیهوشی به کار میرود.
-
واژههای همآوا
-
اتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: éther] (شیمی) 'eter مایعی فرّار، بیرنگ، و شدیداً قابل اشتعال که از ترکیب اسید با الکل حاصل میشود و به عنوان داروی بیهوشی به کار میرود.
-
عطر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عِطر] 'a(e)tr بوی خوش؛ مادۀ خوشبویی که از گل یا چیز دیگر میگیرند.
-
جستوجو در متن
-
اسیداستیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: acide acétique] (شیمی) 'asid[']asetik مایعی بیرنگ با بوی تند، بسیار ترشمزه، محلول در آب، اتر، و الکل که در داروسازی و صنعت به کار میرود؛ جوهر سرکه.
-
کلوفان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: colophane] (زیستشناسی) kolofān جسمی سخت، شکننده، و نیمهشفاف که در الکل و اتر حل میشود و مصرف دارویی و صنعتی دارد و برای مالیدن بر روی آرشۀ ویولون به کار میرود.
-
سلولوئید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: celluloïd] (شیمی) sel[l]u(o)lo'id مادۀ پلاستیک بیرنگ و شفاف که از حل کردن نیترات سلولز و کافور در الکل و اتر بهدست میآید و بسیار قابل اشتعال است.
-
مازوت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: mazout] (شیمی) māzo(u)t از مواد سوختنی که پس از اتر، بنزین، و نفت چراغ از نفت خام بهدست میآید. ارزانترین ماده سوختنی برای کورهها و موتورهای دیزلی است؛ نفت سیاه.
-
نفت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (شیمی) naft مایعی غلیظ، تیرهرنگ، و قابل احتراق که بهوسیلۀ چاههای عمیق از زیر زمین استخراج میشود و از آن اتر، بنزین، روغنهای سبک، مازوت، و چندینهزار فراوردۀ پتروشیمی دیگر بهدست میآید.
-
قرمزدانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سنسکریت. فارسی] qermezdāne ۱. (زیستشناسی) حشرهای کوچک و بیضیشکل به اندازه دانۀ عدس یا نخود که نر آن بالدار است و در روی بوتهای موسوم به کاکتوس یا جیدار تولید میشود؛ کرم رنگرزان.۲. رنگدانۀ قرمز طبیعی که از حشرهای به همین نام تولید میش...