کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهل زبان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اهل اللـه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (تصوف) 'ahlollāh بندگان خوب خدا؛ مردان خدا؛ مردم پارسا و پرهیزکار.
-
جستوجو در متن
-
رومی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به روم، کشوری باستانی و بزرگ به مرکزیت ایتالیای کنونی که بخش بزرگی از اروپا، افریقای شمالی، و خاور نزدیک را در بر میگرفت) rumi ۱. از مردم روم.۲. تهیهشده در روم.۳. (اسم) زبان و خط لاتین.۴. (صفت نسبی، منسوب به روم شرقی، و مخصوصاً آسی...
-
پارسی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به پارس) [پهلوی: pārsīk] pārsi ۱. مربوط به پارس: هنر پارسی.۲. اهل پارس؛ از مردم پارس.۳. (اسم) زبان رسمی مردم ایران؛ فارسی.۴. تهیهشده در پارس.۵. ایرانی.۶. زردشتی، بهخصوص زردشتی مقیم هند.〈 پارسی باستان: زبانی از شاخۀ زبانهای هن...