کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اهل تصوف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
متصوفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: متَصوّفَة] mote(a)savvefe متصوفان؛ گروه صوفیان؛ اهل تصوف.
-
محقق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] mohaqqeq ۱. اهل تحقیق؛ تحقیقکننده.۲. (تصوف) کسی که به حقیقت چیزی رسیده است.
-
تصوف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] tasavvof ۱. طریقه و مسلکی که پیروان آن به احتراز از خواهشهای نفسانی و اعراض از ماسویاللّه دلالت میشوند. اهل تصوف برای رسیدن به حقیقت باید ریاضتهایی تحمل کنند و مراحلی به نام مراحل سلوک را بپیمایند و پیر یا مرشد آنان را در پیمودن این ...
-
صوفیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: صوفیَّة] (تصوف) sufiy[y]e فرقهای از مسلمانان که طریقه و مسلک آنان ریاضت، عبادت، تزکیۀ نَفْس، پیمودن مراحل اخلاص، و کسب معرفت است و معتقدند که با عبادت و ریاضت و تزکیۀ نَفْس میتوان به حق و حقیقت راه یافت. پیشوایانی دارند که مریدان را در...
-
سالک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] sālek ۱. کسی که راهی در پیش گیرد و در آن راه برود؛ رونده.۲. [قدیمی] پیرو.۳. [قدیمی] پارسا؛ زاهد.۴. (تصوف) کسی که با ارشاد مرشد و پیرو در راه خدا سیر کند و مراحل تهذیب نفس و مراتب سیروسلوک را بپیماید. سالکان را اهل سلوک و اهل طریقت ن...
-
طریقت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر، اسم) [عربی: طریقة] tariqat ۱. (تصوف) روش اهل صفا و سلوک؛ تزکیۀ باطن: ◻︎ ز مشکلات طریقت عنان متاب ای دل / که مرد راه نیندیشد از نشیبوفراز (حافظ: ۵۲۴)، ◻︎ در طریقت هرچه پیش سالک آید خیر اوست / بر صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست (حافظ: ۱۶۱...