کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انگل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انگل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'angal ۱. (زیستشناسی) جانداری که تمام یا قسمتی از عمرش را به موجود دیگری بچسبد و از جسم او غذا دریافت کند؛ پارازیت.۲. (صفت) [مجاز] کسی که سربار سایرین شود و به هزینۀ دیگران روز بگذراند؛ طفیلی.
-
انگل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹انگول› 'angol انگشت دست.
-
انگل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'angol = انگله
-
واژههای مشابه
-
انگل شناس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) 'angalšenās کسی که انگلها را میشناسد و دربارۀ موجودات آنها مطالعه و بررسی میکند.
-
انگل شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (زیستشناسی) 'angalšenāsi علم به احوال موجوداتی که روی پوست یا داخل بدن جاندار دیگر زندگی میکنند؛ طفیلیشناسی.
-
گوی انگل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] guy[']ango(a)l = گوانگله
-
گیاه انگل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] giyāh[']angal گیاهی که انگل گیاه دیگر شود و از شیرۀ آن تغذیه کند.
-
جستوجو در متن
-
طفیلی شناس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] tofeylišenās = انگلشناس
-
هماتوزوئر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: hématozoaire] (زیستشناسی) hemātozo'er انگلی که در خون جانداری زندگی کند؛ انگل خون.
-
شپش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: spiš] ‹اشپش› (زیستشناسی) šepeš حشرهای ریز با زندگی انگلوار که معمولاً از خون پستانداران تغذیه میکند.
-
میزبان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [پهلوی: myazdpan] ‹میزوان› mizbān ۱. = مهماندار۲. (پزشکی) جانداری که انگل از آن تغذیه میکند.
-
کرمک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: karmak، مصغر کِرم] (زیستشناسی) kermak ۱. کرم کوچک.۲. نوعی کرم کوچک و سفید که انگل لولۀ گوارش است و با تخمریزی در اطراف مخرج باعث خارش شدید میشود.
-
طفیلی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به طفیل، اسم) [عربی: طفَیلیّ] tofeyli ۱. کسی که ناخوانده همراه شخص مهمان به مهمانی میرود؛ مهمان ناخوانده.۲. [مجاز] وابسته به دیگری.۳. (اسم) (زیستشناسی) = انگل