کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اندیشناک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اندیشناک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹اندیشهناک› 'andišnāk ۱. اندیشمند؛ متفکر.۲. [قدیمی] بیمناک؛ مضطرب؛ نگران: ◻︎ شب دراز من اندیشناک در غم آنک / مگر خدای شبم را نیافریده سحر (امیرمعزی: ۲۴۵).۳. (قید) در حال فکر کردن.
-
جستوجو در متن
-
نگران
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) negarān ۱. [مجاز] اندیشناک؛ دلواپس.۲. [قدیمی، مجاز] چشمبهراه؛ منتظر.۳. [قدیمی] بیننده.
-
عبادت نما
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] ‹عبادتنمای› [قدیمی] 'ebādatnamā ویژگی آنکه پیش چشم خلق عبادت میکند و عبادت خود را به رخ مردم میکشد؛ ریاکار: ◻︎ گنهکار اندیشناک از خدای / به از پارسای عبادتنمای (سعدی۱: ۱۱۸).
-
پراندیشه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] por[']andiše ۱. دارای اندیشۀ بسیار؛ اندیشناک؛ بافکر؛ فکور.۲. اندوهناک؛ غمگین.۳. محتاط.پراننده (صفت فاعلی)۱. پروازدهنده.۲. پرتابکننده.