کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اندکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بیشترک
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [مصغرِ بیشتر] bištarak اندکی بیشتر.
-
کمکی
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عامیانه] kamaki اندکی.
-
پس ترک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت، قید) pastarak اندکی پستر؛ عقبتر.
-
ته مانده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) tahmānde باقیماندۀ چیزی؛ اندکی از چیزی که بهجامانده باشد.
-
جان سپوز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) jānse(o)puz آنکه یا آنچه اندکی جان و رمق بدهد: ◻︎ خورش دادشان اندکی جانسپوز / بدان تا گذارند روزی بهروز (فردوسی۱: ۱۹۳).
-
آن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: آنات] 'ān لحظۀ کوتاه؛ اندکی از زمان؛ دَم.
-
فراترک
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [قدیمی] farātarak کمی پیشتر؛ اندکی جلوتر؛ پیشترک.
-
کرپ دوشین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: crêpe de chine] kerepdošin نوعی پارچۀ کرپ با اندکی ضخامت بیشتر نسبت به کرپهای معمولی.
-
گندمگون
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) gandomgun کسی که چهرهاش سفید نباشد و اندکی تیره و بهرنگ گندم باشد.
-
تعریس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] ta'ris فرود آمدن کاروان در محلی که پس از اندکی استراحت حرکت کنند.
-
پیشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مصغرِ پیش] [قدیمی] pišak ۱. اندکی پیش.۲. (قید) کمی روبِهجلو.
-
رنجورگونه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] ranjurgune ۱. مانند رنجور؛ بیمارگونه.۲. اندکی رنجور.
-
ته پیاله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. یونانی] tahpiyāle اندکی شراب که در ته جام باقی مانده باشد.
-
کنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] konne فتیلۀ چراغ: ◻︎ کنه را در چراغ کرد سبک / پس در او کرد اندکی روغن (رودکی۱: ۹۱).
-
پل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] pal قطعۀ زمینی که برای زراعت آماده کرده و کنارههای آن را اندکی خاک ریخته و بالا آورده باشند؛ پُلوان؛ کرت.