کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اندوه گسار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اندوه گسار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ‹اندهگسار› [قدیمی] 'anduhgosār ۱. یار و دوست که غم شخص را بخورد؛ کسی که برای دیگری دلسوزی و غمگساری کند؛ غمخوار؛ غمگسار.۲. چیزی یا کسی که غمواندوه را تسکین بدهد.
-
واژههای مشابه
-
اندوه خوار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] 'anduhxār ۱. کسی که غصه بخورد و غمواندوه به خود راه بدهد؛ اندوهخورنده.۲. یار و دوست که در غموغصۀ شخص شریک باشد؛ غمخوار.
-
اندوه زدا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ‹اندهزدا› 'anduhzodā آنکه یا آنچه غمواندوه را زایل سازد؛ غمزدا.
-
اندوه فزا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ‹اندهفزا، اندوهافزا› [قدیمی] 'anduhfazā آنچه غمواندوه را زیاد کند؛ افزایندۀ اندوه؛ غمفزا.
-
جستوجو در متن
-
انده گسار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] 'andohgosār = اندوهگسار
-
گسار
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ گساردن) [قدیمی] gosār ۱. = گساردن۲. گسارنده (در ترکیب با کلمه دیگر): بادهگسار، میگسار، غمگسار، اندوهگسار.
-
غم گسار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] qamgosār ۱. یار و دوست که همدم و همراز باشد و غم شخص را از بین ببرد؛ غمخوار: ◻︎ همه روز اگر غم خوری غم مدار / چو شب غمگسارت بُوَد در کنار (سعدی۱: ۱۶۳).۲. (صفت فاعلی) آنچه غم و غصه را بزداید؛ آنچه اندوه ببرد؛ غمزدا: ◻︎ مطرب یار...