کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انتفاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انتفاع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'entefa' نفع گرفتن؛ سود بردن.
-
جستوجو در متن
-
رقبی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: رقبیٰ] (حقوق) roqbā نوعی حق انتفاع برای مدت معین که مالک در اختیار دیگری میگذارد.
-
حیرت انگیز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] heyrat[']angiz موجب تحیر و تعجب؛ حیرتآور.〈حیزِ انتفاع: [مجاز] استفاده؛ بهرهبرداری.
-
عمری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (فقه، حقوق) 'omrā حق انتفاع که کسی برای دیگری برقرار میکند بهمدت طول عمر خود یا عمر طرف؛ آنچه کسی به دیگری میدهد که در طول عمر خود از آن بهرهبرداری کند.
-
ملکیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: ملکیّة] (حقوق) melkiy[y]at حق تصرف، استعمال، انتفاع، و انتقال که شخص در ملک خود و چیزی که متعلق به اوست در حدود مقررات قانون دارد.
-
عاریت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: عاریة] 'āriy[y]at ۱. چیزی که کسی برای انتفاع موقت از دیگری میگیرد و بعد پس میدهد؛ آنچه به شرط برگرداندن گرفته یا داده میشود: ◻︎ کهنخرقهٴ خویش پیراستن / به از جامهٴ عاریت خواستن (سعدی: ۱۹۱).۲. [قدیمی، مجاز] زودگذر؛ ناپایدار.