کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انتشار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انتشار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'entešār ۱. پراکنده شدن.۲. گسترده شدن چیزی.۳. فاش شدن خبر.۴. چاپ و توزیع کتاب، نشریه، مجله، و امثال آنها.
-
جستوجو در متن
-
کثیرالانتشار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] kasirol'entešār ۱. آنچه بسیار انتشار یابد.۲. ویِژگی مجله یا روزنامهای که به تعداد بسیار چاپ شود؛ دارای تیراژ بالا؛ پرتیراژ.
-
تومور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: tumeur] (پزشکی) tumor تودهای از بافت غیرعادی در بدن که کار مفیدی انجام نمیدهد و نوع بدخیم آن به بافتهای مجاور حمله میکند و انتشار مییابد؛ غده.
-
سانسور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: censure] (سیاسی) sānsu(o)r تفتیش و مراقبت از طرف دولت در فیلمها، نمایشنامهها، مطالب روزنامهها، و مطبوعات و حذف برخی مطالب به صلاحدید آنها پیش از انتشار.
-
امتیاز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'emtiyāz ۱. برتری داشتن؛ مزیت داشتن.۲. (اسم) اجازهای که دولت برای احداث کارخانه یا استخراج معدن یا انتشار روزنامه یا برخی کارهای دیگر به کسی بدهد؛ پروانه؛ جواز.۳. (اسم) نمرۀ مسابقات.
-
آگهی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'āgahi ۱. نوشتهای که بهوسیلۀ آن مطلبی را به اطلاع مردم برسانند؛ مطلبی که از طرف کسی یا بنگاهی بهوسیلۀ روزنامه یا رادیو یا تلویزیون انتشار داده شود و جنبۀ تبلیغ داشته باشد؛ اعلان.۲. [قدیمی] آگاهی؛ اطلاع؛ خبر.
-
نشر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] našr ۱. چاپ و انتشار مکتوبات.۲. (اسم) انتشاراتی: نشرِ اشجع.۳. پراکنده ساختن خبر.۴. [قدیمی] زنده کردن؛ زنده کردن مردگان در روز قیامت.۵. [قدیمی] وزیدن.