کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انتر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی: عنتر] (زیستشناسی) 'antar میمون کوچک دمدار که کفلهایش بیمو و سرخرنگ است.
-
واژههای همآوا
-
عنتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) 'antar ۱. نوعی مگس بزرگ کبودرنگ؛ خرمگس.۲. = انتر
-
جستوجو در متن
-
عنتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) 'antar ۱. نوعی مگس بزرگ کبودرنگ؛ خرمگس.۲. = انتر
-
بوزینه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بوزنه، بوزنینه› (زیستشناسی) buzine نوعی میمون کوچک دمدار با رانهای بیمو که در آسیا و افریقا زیست میکند؛ انتر؛ پهنانه؛ مهنانه؛ کبی؛ کپی؛ گپی.