کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
انباریدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
انباریدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] 'ambāridan = انباردن
-
جستوجو در متن
-
انبار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: hanbār] 'ambār ۱. جای انباشتن غله، ابزار، کالاهای تجاری، و امثال آن.۲. (صفت) انباشته.۳. (بن مضارعِ انباشتن و انباردن و انباریدن) = انباشتن۴. [قدیمی] خسوخاشاک و سرگین چهارپایان و چیزهای دیگر که روی هم انباشته کرده باشند.