کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
امارت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
امارت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: اِمارَة، جمع: امارات] 'emārat ۱. امیر شدن.۲. فرمانروایی.۳. (اسم) منصب امیر.۴. (اسم) حوزۀ فرمانروایی امیر.
-
واژههای همآوا
-
عمارت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عمارة، جمع: عمارات] 'emārat ۱. بنا؛ ساختمان؛ بنای عالی: ◻︎ هرکه آمد عمارتی نو ساخت / رفت و منزل به دیگری پرداخت ـ وآن دگر پخت همچنین هوسی / واین عمارت به سر نبرد کسی (سعدی: ۵۲).۲. (اسم مصدر) [قدیمی] ساختن؛ آباد کردن.
-
جستوجو در متن
-
امارات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی، جمعِ اِمارَة] 'emārāt = امارت