کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
الکتریکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
الکتریکی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به الکتریسیته) [فرانسوی. فارسی] (برق) 'elect[e]riki مربوط به الکتریسیته؛ برقی.
-
جستوجو در متن
-
فیوز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: fuse] (برق) fiyuz وسیلهای برای حفاظت مدارهای الکتریکی که در هنگام عبور جریان الکتریکی قوی، مدار را قطع میکند.
-
الکتروامان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: électroaimant] (فیزیک) [منسوخ] 'elect[e(o)]ro'emān آهنربای الکتریکی؛ مغناطیس برقی.
-
الکتروفون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی: électrophone] (موسیقی) 'elect[e(o)]rofon مجموعۀ سازهای الکتریکی و الکترونیکی.
-
فاراد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: farad] (فیزیک) fārād واحد اندازهگیری ظرفیت الکتریکی.
-
کاتد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cathode] (شیمی، فیزیک) kātod قطب منفی پیل الکتریکی، باطری، و مانند آنها.
-
ترموالکتریک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: thermoélectrique] (فیزیک) termo'elekt[e]rik آنچه میتواند انرژی حرارتی را به انرژی الکتریکی تبدیل کند.
-
دشارژ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: décharge] (برق) dešārž خالی شدن ذخیره الکتریکی باتری، خازن، و مانند آن.
-
الکتروکاردیوگرام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: électrocard- iogramme] (پزشکی) 'elekt[e(o)]rokār-diyog[e]rām نواری که تغییرات الکتریکی عضله بر روی آن ضبط میگردد؛ نوار قلب.
-
آند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: anode] (شیمی، فیزیک) 'ānod قطب مثبت باتری الکتریکی و مانند آنه؛ جریان برق.
-
مترونوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: métronome، مٲخوذ از یونانی] (موسیقی) metronom وسیلهای مکانیکی یا الکتریکی برای رعایت ریتم و ضربآهنگ.
-
وات متر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: wattmètre] (برق) vātmetr ابزاری برای اندازهگیری توان الکتریکی؛ واتسنج.
-
ولتاژ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: voltage] (برق) voltāž مقدار نیروی محرک الکتریکی که برق را در هادیها جریان میدهد.
-
الکترودینامیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: électrodynamique] (فیزیک) 'elect[e(o)]rodināmik قسمتی از علم فیزیک که دربارۀ برق، اثر جریانهای الکتریکی، و موتورهای برقی بحث میکند.