کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
النگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
النگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] [قدیمی] 'olang سبزهزار؛ مرغزار؛ چراگاه.
-
واژههای مشابه
-
آلنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ālang خندق یا دیواری که در اطراف قلعه یا بر گرد سپاه برای محافظت درست کنند؛ مورچال؛ سنگر.
-
النگ دولنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹النگودولنگ› [عامیانه] 'alangdolang خرتوپرت؛ خردهریز؛ اشیای بیمصرف که در خانه جمع شود.
-
واژههای همآوا
-
آلنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ālang خندق یا دیواری که در اطراف قلعه یا بر گرد سپاه برای محافظت درست کنند؛ مورچال؛ سنگر.