کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
عقد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: عقود] 'aqd ۱. جملاتی که با خواندن آن دو نفر زن و شوهر میشوند؛ صیغۀ ازدواج.۲. مراسمی که در آن این صیغه خوانده میشود؛ مراسم خواندن صیغۀ نکاح.۳. عهد؛ پیمان: عقد اخوت.۴. (اسم مصدر) بستن؛ گره زدن؛ محکم کردن.۵. [مجاز] معضل؛ مشکل؛ پی...
-
عقد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: عقود] [قدیمی] 'eqd قلاده؛ گلوبند؛ گردنبند.〈 عقد ثریا: (نجوم) چند ستارۀ درخشان در صورت فلکی ثور که صورت گردنبندی را تشکیل داده؛ پروین.
-
عقد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'oqad = عقده