کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افريز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
افریز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [جمع: اَفاریز] [قدیمی] 'efriz ۱. کرانۀ دیوار که برآمده باشد.۲. آنچه از دیوار برآمده باشد.۳. سنگی که در کنار دیوار یا پایه قرار بدهند.۴. خانۀ ساختهشده از آجر و گچ.
-
دندان افریز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: dandānfaris] ‹دندانآفریز، دندانآپریز، دنداناپریز، دندانافریش، دنداناپریش، دندانپریش، دندانفریش، دندانپریز، دندانفریز› [قدیمی] dandān[']afriz سیخ باریک که با آن لای دندانها را پاک کنند؛ دندانکاو؛ خلال.
-
جستوجو در متن
-
دندان فریز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] dandānfariz = دندان افریز
-
دندان کاو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] dandānkāv = دندان افریز