کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اغذیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اغذیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: اغذیَة، جمعِ غِذاء] 'aqziye = غذا
-
جستوجو در متن
-
رستوران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: restaurant] restu(o)rān جایی که در آن انواع نوشابه و اغذیه به فروش میرسد و مشتریان میتوانند غذا را در همانجا مصرف کنند.
-
نمک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: namak] ‹نماک› (شیمی) namak جسمی سفیدرنگ، بلوری، شورمزه، و محلول در آب که در اغذیه میریزند و با بسیاری از خوراکیها خورده میشود که از آب دریا و از معدن بهدست میآید؛ کلرور سدیم؛ نمک طعام.