کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اظهار نمودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تحبب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tahabbob دوستی نمودن؛ اظهار دوستی و محبت کردن.
-
گرمی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) garmi گرم بودن.〈 گرمی نمودن: (مصدر لازم) [قدیمی، مجاز]۱. دوستی نشان دادن؛ اظهار دوستی کردن.۲. مهر ورزیدن؛ مهربانی کردن.
-
گستاخ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: vistāxv] ‹وستاخ، بستاخ، استاخ، اوستاخ، بیستاخ› gostāx ۱. بیادب.۲. [قدیمی] نترس؛ جسور؛ دلیر؛ بیپروا.〈 گستاخ آمدن: (مصدر لازم) [قدیمی] اظهار گستاخی کردن؛ بیپروایی نمودن.
-
دندان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: dandān] (زیستشناسی) dandān هریک از استخوانهای ریز که به ترتیب در میان دهان انسان و حیوان در دو فک بالا و پایین قرار گرفته و با آنها غذا جویده میشود. تعداد دندانها در انسان در کودکی بیست عدد است که آنها را دندان شیری میگویند و از ...