کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اصولی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اصولی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به اصول) [عربی. فارسی، مقابلِ اخباری] 'osuli ۱. پیرو اصول و قواعد.۲. متکی بر اصول و قواعد محکم.۳. عالمی که به علم اصول عمل میکند؛ عالم متعمق در اصول علوم.۴. عالمی که در اصول دین بحث میکند.۵. علمای اسلام که در امور شرعی به علم ا...
-
جستوجو در متن
-
اصول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'osul ۱. [جمعِ اصل] = اصل۲. (فقه) علوم شرعی که از چهار اصلِ کتاب، سنت، اجماع، و قیاس تشکیل میشود.۳. (موسیقی) هفده آواز اصلی در موسیقی قدیم ایرانی.〈 اصول دین: در اسلام، اصولی که این دین مبتنی بر آن است و عبارتند از: توحید، نبوت،...