کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشخاص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشخاص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ شخص] 'ašxās = شخص
-
اشخاص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'ešxās ۱. برانگیختن.۲. از جا برکندن.۳. روانه ساختن؛ گسیل کردن.۴. تبعید کردن.
-
جستوجو در متن
-
اثبات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'asbāt اشخاص مورد اعتماد.
-
لیست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: liste] list صورت اسامی اشخاص یا اشیا؛ فهرست.
-
مالیات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مالیّات، جمعِ مالیَّة] (اقتصاد) māliyāt پولی که دولت از اشخاص و مؤسسات میگیرد.
-
مؤدبانه
فرهنگ فارسی عمید
(قید، صفت) [عربی. فارسی] mo'addabāne از روی ادب؛ مانندِ اشخاص مؤدَب.
-
طغام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] taqām اشخاص فرومایه؛ اوباش.
-
لرد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: lord] lord لقبی که در انگلستان به بعضی اشخاص که دارای مقام عالی باشند داده میشود.
-
اعالی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ اعلی] [قدیمی] 'a'āli ۱. مردمان بلندقدر؛ اشخاص بلندمرتبه؛ بلندپایگان.۲. سرزمینهای شمالی.
-
جناب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: جَناب] je(a)nāb ۱. عنوان احترامآمیز که پیش از نام اشخاص بزرگ ذکر میشود.۲. [قدیمی] آستانه؛ درگاه.
-
معارف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] mo'āref ۱. علوم؛ دانشها.۲. اشخاص معروف.۳. اهل علم و فضل.
-
دیالوگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: dialogue] diyālog ۱. (ادبی، سینما، تئاتر) گفتگویی که میان اشخاص یک داستان، نمایشنامه یا فیلم صورت میگیرد.۲. گفتگو در مورد مسائل فرهنگی، اجتماعی و مانند آن.
-
فتق بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] (پزشکی) fatqband نوعی کمربند که اشخاص مبتلا به فتق به کمر و بر روی موضع فتق میبندند تا مانع بیرون آمدن فتق و ریختن آن به کیسۀ بیضه شود.
-
علم الانساب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'elmol'ansāb نسبشناسی؛ قسمتی از علم تاریخ که اشخاص را بهواسطۀ پدر، جد، یا قبیله میشناساند و دربارۀ نیاکان کسی بحث میکند.