کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسیری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اسر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'asr ۱. به اسیری گرفتن؛ اسیر کردن.۲. بردگی؛ اسیری.
-
اسار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'esār اسارت؛ بند؛ اسیری.
-
بازخریدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) ‹بازخرید کردن› bāzxaridan ۱. از نو خریدن؛ دوباره خریدن؛ چیز فروخته را دوباره خریدن.۲. کسی را او را با دادن پول از قیدوبند یا اسیری رهانیدن.