کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسم اضافی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: asthme] (پزشکی) 'āsm بیماری مزمن تنفسی ناشی از آلرژی که باعث تنگی نفس و سرفههای شدید میشود.
-
جستوجو در متن
-
فضله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فضلَة، جمع: فَضَلات] fa(o)zle ۱. سرگین جانوران.۲. (اسم، صفت) [قدیمی] زیادی؛ اضافی.۳. [قدیمی] باقیمانده از هرچیز؛ بازمانده.
-
یدکی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به یدک) [ترکی. فارسی] yadaki ١. ابزار یا قطعهای اضافی که هرگاه ابزار یا قطعهای مشابه خراب شود میتوان بهجای آن کار گذاشت.٢. (اسم) یدک.
-
اضافه کاری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) [عربی. فارسی] [عامیانه] 'ezāfekāri ۱. کار کردن کارمند یا کارگر بیش از چند ساعتی که برای کار در روز معین شده.۲. (اسم) پولی که بابت این کار اضافی به کارمند یا کارگر داده میشود.