کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسماً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اسما
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: اسماء، جمعِ اسم] 'asmā = اسم
-
واژههای همآوا
-
اسما
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: اسماء، جمعِ اسم] 'asmā = اسم
-
جستوجو در متن
-
حقایق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حقائق، جمعِ حقیقت] haqāyeq = حقیقت=حقایق اسما: اسمای الهی.
-
سیمیا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی؟] simiyā در قدیم صاحبان این علم برای حروف طبایعی مرموز قائل شده و مدعی بودند که بهوسیلۀ حروف و اسما میتوان در عالم طبیعت تصرف کردن یا آنکه در قوۀ تخیل و تصور دیگران نفوذ کرد و چیزهایی را که وجود ندارد در نظر آنان مجسم ...
-
عارف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] 'āref ۱. شناسنده؛ دانا.۲. (تصوف) کسی که خدا او را به مرتبۀ شهود ذات و اسما و صفات خود رسانده باشد؛ کسی که عبادت حق را از آن جهت میکند که او را مستحق عبادت میداند نه از جهت امید ثواب یا خوف از عقاب؛ کسی که برای رسیدن به معرفت خ...
-
عالم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: عوالم] 'ālam ۱. دنیا و آنچه در آن است؛ جهان؛ گیتی.٢. [مجاز] خَلق.٣. [قدیمی] روزگار.〈 عالم آخرت: [مقابل ِدنیا] جهان دیگر؛ آن جهان.〈 عالم امر: (فلسفه) عالم ملائکه؛ عالم ملکوت.〈 عالم امکان: (فلسفه) آنچه غیر از ذات خ...