کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسفرنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گران خواری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) gerānxāri بسیارخواری؛ پرخوری: ◻︎ همچو خمار است درد تو که نگردد جز به گرانخواری شراب شکسته (سیف اسفرنگ: مجمعالفرس: گرانخوار).
-
اردم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'ardam هریک از سورههای بزرگ کتاب زند: ◻︎ دانم که چو اندیشه کنی خوب شناسی / پازند ز بسماللّه و الحمد ز اردم (سیف اسفرنگ: لغتنامه: اردم).
-
حاجت روا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] hājatravā ۱. رواکنندۀ حاجت.۲. آنکه حاجتش برآورده شده باشد؛ کامروا: ◻︎ بسی بر بساط بزرگان نشستم / که یک نفس حاجتروایی ندیدم (سیف اسفرنگ: لغتنامه: حاجتروا).
-
کلاژه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] kalāže ۱. ‹کلاژاره، قلازاده› =عقعق: ◻︎ چو کلاژه همه دزدند و رباینده چو خاد / شوم چون بوم و بدآغال چو دمنه همه سال (معروفی: شاعران بیدیوان: ۱۴۲).۲. (صفت) (پزشکی) =لوچ: ◻︎ حسودت دید مانندت به رادی / بلی چشم کلاژه یک دو بیند ...