کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'asaf = افسوس
-
واژههای مشابه
-
اسف انگیز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] 'asaf[']angiz اسفآور؛ اسفبار؛ آنچه باعث اندوه و افسوس میشود؛ دردناک.
-
واژههای همآوا
-
اصف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] 'asaf = کَبَر
-
آصف
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، مٲخوذ از عبری] [قدیمی، مجاز] 'āsa(e)f لقب وزیر دانا و باتدبیر: ◻︎ عنده علم بباید صفت آصف را / آصفی چون کند آن خواجه که نادان باشد؟ (کمالالدین اسماعیل: ۴۸). Δ دراصل نام پسر برخیا و وزیر سلیمان نبی بوده است که گفتهاند بر علوم غ...
-
جستوجو در متن
-
اسفناک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] 'asafnāk مایۀ اندوه و افسوس؛ اسفآور؛ اسفبار.
-
انگیز
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ انگیختن) 'angiz ۱. = انگیختن۲. انگیزنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): اسبانگیز، اسفانگیز، شورانگیز، طربانگیز، غمانگیز، فتنهانگیز.۲. (اسم مصدر) [قدیمی] انگیزه.