کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استنطاق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استنطاق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'estentāq ۱. کسی را به سخن گفتن واداشتن.۲. (حقوق) بازپرسی کردن؛ بازپرسی.
-
جستوجو در متن
-
مستنطق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] (حقوق) [منسوخ] mostanteq استنطاقکننده؛ بازپرس.
-
بازپرسی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) (حقوق) bāzporsi کار و عمل بازپرس؛ پرسش و سؤال مکرر از متهم؛ استنطاق.