کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسانس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسانس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: essence] 'esāns مادهای معطر به شکل مایع یا روغن فرّار که از بعضی مواد گیاهی یا حیوانی و یا بهطور مصنوعی گرفته میشود: اسانس نعنا.
-
جستوجو در متن
-
اودکلن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از فرانسوی: eau de cologne] 'od[o]kolon مادۀ عطری مرکب از آب، الکل و اسانسهای مختلف.
-
آدامس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از انگلیسی: adams] 'ādāms مادهای جویدنی، مانند سقز، که از نوعی صمغ و همچنین شکر، اسانس، و سایر افزودنیها تهیه میشود.
-
نعناعیان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] (زیستشناسی) na'nā'iyān تیرهای از گیاهان دولپهای پیوستهگلبرگ که در مزارع و کنارۀ رودها و نهرها میرویند و برگهای آنها دارای کرکهای نرم و اسانس معطر است از آنها اسانس گرفته میشود و به عنوان سبزیهای خوردنی به کار می...
-
ادکلن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: eau de cologne] 'od[o]kolon مایع خوشبوکنندهای حاوی آب، الکل، و اسانس که برای معطر کردن پوشاک، بدن، و صورت کاربرد دارد.
-
زنیان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹زینیان، زینان› (زیستشناسی) zenyān گیاهی خودرو، با برگهای ظریف و بریده، گلهای سفید، و دانههای زردرنگ که برای تهیۀ اسانس از آن استفاده میشود؛ نانخواه.
-
زوفا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: زوفاء] (زیستشناسی) zufā گیاهی پایا و خودرو با برگهای کوچک و معطر و گلهایی به رنگهای مختلف که به عنوان اسانس یا دارو به کار میرود.
-
مورد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: murt] (زیستشناسی) murd درختچهای همیشهسبز با گلهای سفید و میوای اسانسدار و گوشتی که مصرف دارویی دارد.〈 مورد اسپرم: (زیستشناسی) نوعی مورد با برگهای پهن و زرد.
-
اکالیپتوس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: eucalyptus] ‹اوکالیپتوس› (زیستشناسی) 'okāliptus درختی همیشه سبز از درختان بومی استرالیا با برگهای دراز و نوکتیز شبیه برگ بید که اسانس آن برای ضدعفونی کردن مجاری تنفس، سل ریوی، برونشیت، آنفلوانزا، و مالاریا نافع است.
-
اکلیل الجبل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) 'e(a)kliloljabal گیاهی معطر از خانوادۀ نعناعیان، با شاخههای نازک و برگهای ریز که از آن اسانس میگیرند و دمکردۀ برگ و گل آن در مداوای آسم، سیاهسرفه، ضعف اعصاب، و بیخوابی نافع است؛ اکلیل کوهی؛ رزماری.
-
دارچین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دارچینی› (زیستشناسی) dārčin ۱. درختی با شاخههای دراز و باریک و به شکل بوته، برگهای همیشه سبز، گلهای سفید و خوشهای، و پوست قهوهایرنگ که در مناطق گرمسیر میروید.۲. پوست خشکشدۀ این درخت که بهعنوان ادویه استفاده میشود و از آن اسانس میگی...
-
سنبل الطیب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: سنبلُالطیب] (زیستشناسی) sombolo(e)ttib گیاهی علفی، خودرو با ساقۀ راست، برگهای متقابل دندانهدار و گلهای سفید معطر که بلندیش تا یکمتر میرسد و ریشۀ آن دارای اسانس، اسیدوالرینیک، اسیدمالیک، و مواد قندی است که در طب به کار میرود. ضد ...
-
گل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: gul] gol ۱. (زیستشناسی) اندام تولیدمثل گیاهان نهاندانه که پس از مدتی بهجای آن میوه بهوجود میآید و شامل کاسبرگ، گلبرگ، پرچم، و مادگی است: گل سیب، گل بادام.۲. (زیستشناسی) هریک از گیاهان بوتهای یا درختچهای کوچک با قسمتی شبیه اندام ...